|
سه شنبه 94 دی 1 :: 4:38 عصر :: نویسنده : Z.R
بگذار هر چه بدی هست در این خاک بماند؛ من و تو رهگذر کوچه ی عشقیم؛ و همین بس که تو را دوست بدارم؛ نکند خسته شوی یا که ببازی! من کنار تو نشستم که تو بر عشق بنازی کمکت خواهم کرد؛ که به شکرانه ی این عشق؛ تو یک کلبه بسازی که در آن بوی خدا هست و این حس سر آغاز قشنگی ست که آغاز شود بودن و بی عشق نماندن... به من آهسته بگو: هستی و هستم موضوع مطلب : |